نیمه پنهان بازار کار ایران؛ چرا نرخ اشتغال زنان همچنان پایین است؟
به گزارش تجارگستران ؛ اشتغال، نه تنها منبعی برای کسب درآمد و استقلال مالی است، بلکه یکی از نیازهای اساسی انسان برای رشد فردی، خودشکوفایی و مشارکت فعال در جامعه محسوب میشود. آبراهام مازلو، روانشناس مشهور آمریکایی، خودشکوفایی را در بالاترین سطح هرم نیازهای انسانی قرار داده و دستیابی به فرصتهای شغلی مناسب، مسیری کلیدی برای پاسخ به این نیاز والا است. در طول تاریخ، زنان در تلاش برای حضور و اثبات توانمندیهای خود در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، همواره با موانع و چالشهای متعددی روبرو بودهاند. با وجود پیشرفتهای صورت گرفته، آمارها نشان میدهند که در ایران و برخی کشورهای دیگر، جمعیت زنان شاغل همچنان سهم چندانی نسبت به کل جمعیت زنان ندارد.
بر اساس گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۲۳ (۱۴۰۲)، تنها ۱۴.۴ درصد از زنان بالای ۱۵ سال در ایران شاغل بودهاند. این در حالی است که نرخ مشارکت زنان در بازار کار در بسیاری از کشورهای منطقه به مراتب بالاتر و دستکم بیش از ۳۰ درصد است. برای درک بهتر این فاصله، کافی است نگاهی به آمارهای همین سال در کشورهای دیگر بیندازیم:
ترکیه با ۳۱ درصد، بحرین ۴۲ درصد، ترکمنستان ۴۸ درصد، مالزی ۵۰ درصد، امارات و اندونزی ۵۲ درصد و قطر با بیش از ۶۴ درصد نرخ اشتغال زنان، وضعیت بهتری نسبت به ایران دارند. متأسفانه، در میان کشورهای منطقه، تنها افغانستان (۴.۸ درصد) و عراق (۱۱.۴ درصد) نرخ مشارکت زنان در بازار کار پایینتری نسبت به ایران داشتهاند. این آمارها نشاندهنده تفاوت معنادار وضعیت اشتغال زنان در ایران با بسیاری از همسایگان منطقهای است. همچنین در همین سال، نرخ مشارکت نیروی کار در ایران برای مردان ۷۰.۶ درصد بوده که شکاف عمیق میان اشتغال زنان و مردان را نمایان میسازد.
چرا نرخ اشتغال زنان در ایران پایین است؟
پژوهشها و مطالعات مختلف، دلایل متعددی را برای پایین بودن نرخ اشتغال زنان در ایران شناسایی کردهاند. این دلایل پیچیده و چندوجهی هستند و هم به عوامل اقتصادی و اجتماعی و هم به مسائل فرهنگی و هویتی بازمیگردند:
نیازهای اقتصادی خانواده
یکی از مهمترین محرکها برای جستجوی شغل توسط زنان، نیازهای اقتصادی خانواده و عدم تکافوی درآمد سرپرست خانوار برای تأمین تمام نیازها و خواستههای مادی اعضای خانواده است. در بسیاری موارد، زنان با ارزیابی شرایط اقتصادی، خود پیشقدم شده یا توسط خانواده برای یافتن شغل تشویق میشوند تا به بهبود وضعیت معیشتی کمک کنند.
تأثیر شبکه اجتماعی و مشاهده موفقیت دیگران: مشاهده حضور زنان دیگر در بازار کار و موفقیت آنها در دستیابی به فرصتهای شغلی، تأثیر بسزایی در درک زنان از امکانپذیری اشتغال برای خودشان دارد. هرچه تعداد زنان شاغل در شبکه اجتماعی پیرامونی یک زن بیشتر باشد، احتمال اینکه او نیز به دنبال یافتن شغل باشد، افزایش مییابد. همچنین، درک زنان از تناسب مشاغل مختلف با جایگاه اجتماعی آنها نیز متأثر از تجارب زنان دیگر در اطرافشان است.
چالشهای نقشهای چندگانه و هویت فردی
یکی از دغدغههای اصلی زنان، تعارض میان نقشهای سنتی و انتظار جامعه از آنها (مانند همسر و مادر) با نقشهای اجتماعی و شغلی است. در بسیاری از خانوادهها، حتی با وجود نگاهی مدرنتر، همچنان اولویت با ایفای نقشهای خانوادگی برای زنان است و این موضوع به عنوان یک مانع جدی بر سر راه اشتغال تماموقت و پیشرفت شغلی آنها عمل میکند. زنان گاهی این اولویتها را به دلیل نهادینه شدن درونی پذیرفتهاند، اما بسیاری نیز در تلاشند تا راهی برای ترکیب موفقیتآمیز نقشهای خانوادگی و شغلی خود بیابند.
تبعیضهای ساختاری و گسترش مشاغل ناپایدار
بنا بر ریشههای تاریخی و فرهنگی، همواره تبعیضهای ساختاری علیه زنان در دستیابی به برخی مشاغل، به خصوص مشاغل با جایگاه اجتماعی بالاتر، وجود داشته است. با این حال، پدیده نسبتاً جدیدی در بازار کار ایران، گسترش روزافزون مشاغل ناپایدار با درآمد پایینتر است. این مشاغل به دلیل ویژگیهایشان، کمتر مورد استقبال مردان قرار گرفته و همین موضوع فرصتی برای حضور پررنگتر زنان در بازار کار ایجاد کرده است. این حضور، هرچند در مشاغل ناپایدار، میتواند تجربههای ارزشمندی را برای زنان فراهم کرده و آمادگی آنها را برای رقابت در جهت کسب فرصتهای شغلی بهتر در آینده افزایش دهد.
تحول در معیارهای اعتبار اجتماعی
با گسترش آموزش عمومی و عالی و همچنین تأثیر رسانههای نوین، معیارهای کسب اعتبار و منزلت اجتماعی برای زنان و مردان به یکدیگر نزدیکتر شده است. تحصیلات عالی و موفقیت در عرصه شغلی، جایگاه مهمی در کسب اعتبار برای زنان یافته و این موضوع نیز به عنوان یک عامل انگیزشی برای ورود آنها به بازار کار عمل میکند.
تحصیلات به عنوان عامل تعیینکننده
سطح تحصیلات نقش مهمی در نوع و انگیزه جستجوی شغل توسط زنان دارد. زنانی با تحصیلات تخصصی و حرفهای، معمولاً به دنبال مشاغلی با درآمد بالاتر و متناسب با رشته تحصیلی خود هستند، در حالی که زنانی که از آموزشهای تخصصی کمتری برخوردارند، ممکن است برای رفع نیازهای اقتصادی به دنبال هر نوع فرصت شغلی باشند.
تأهل و مسئولیتهای خانوار
بسیاری از زنان، اشتغال خود را نه صرفاً برای استقلال مالی، بلکه به عنوان فرآیندی مکمل برای کمک به تأمین نیازهای خانواده و پذیرش بخشی از مسئولیتهای سرپرستی خانوار (چه به تنهایی و چه مشترک با همسر) میدانند. قرار گرفتن در نقش همسری و مادری، گاهی دلیل اصلی برای ورود جدیتر آنها به بازار کار میشود.
تأثیر تجربه زیسته در خانواده پدری
محیط خانواده اولیه و تجارب زنان در خانه پدری، نقش بسزایی در شکلگیری تصمیمات شغلی و رویکردهای آنها در طول زندگی دارد. تأکید والدین بر اهمیت استقلال مالی دختران، یا برعکس، اولویت دادن به نقشهای سنتی زنانه در خانه، میتواند جهتگیریهای شغلی زنان را در آینده تحت تأثیر قرار دهد.
راهکارهای زنان برای یافتن شغل
با وجود چالشهای موجود، زنان برای دستیابی به فرصتهای شغلی از راهبردهای مختلفی استفاده میکنند:
پرسه زنی و جستجو در بازار کار: زنانی که فاقد مهارت یا مدرک تحصیلی خاص هستند یا رشته تحصیلی آنها فرصتهای شغلی محدودی دارد، با جستجو و گشت زنی فعال در بازار کار، به دنبال شناسایی فرصتهای موجود و کسب اطلاعات در مورد شرایط کاری هستند.
تکیه بر تجارب پیشین و شبکههای ارتباطی: بسیاری از زنان برای یافتن شغل، به تجارب کاری قبلی خود و شبکههای اجتماعی و ارتباطی پیرامون خود تکیه میکنند. اطمینان از امنیت و اعتماد در محیط کار، از معیارهای مهم برای زنان است و به همین دلیل ترجیح میدهند از طریق روابط آشنایان یا تجارب مثبت گذشته، شغل جدیدی پیدا کنند. استفاده از شبکههای اجتماعی به دلیل کمهزینه بودن، فرآیند کاریابی را برای آنها تسهیل میکند.
اهمیت اشتغال زنان برای توسعه پایدار
اشتغال برای زنان فراتر از تأمین درآمد، به افزایش توانمندیهای اجتماعی، خانوادگی و روانی آنها کمک میکند. زن شاغل، با حضور در جامعه، مهارتهای ارتباطی، اجتماعی و فردی خود را تقویت کرده و از نظر روانی نیز احساس مفید بودن و خودکارآمدی بیشتری دارد.
از سوی دیگر، دستیابی به توسعه پایدار در هر کشوری مستلزم مشارکت فعال و مؤثر تمامی آحاد جامعه، اعم از زنان و مردان است. نادیده گرفتن یا کمرنگ شدن نقش نیمی از جمعیت کشور در فعالیتهای اقتصادی، مانعی جدی بر سر راه رشد و پیشرفت خواهد بود. با توجه به جمعیت بیش از ۹۰ میلیون نفری ایران و اینکه بیش از نیمی از این جمعیت را زنان تشکیل میدهند، کشور برای گردش چرخ عظیم اقتصاد و سازندگی به تمامی نیروهای مولد و انسانی خود، از جمله زنان، نیاز مبرم دارد.
پیشنهادها برای بهبود وضعیت اشتغال زنان
برای افزایش نرخ اشتغال زنان و کاهش فاصله ایران با سایر کشورهای منطقه در این زمینه، اقدامات جدی و راهبردی ضروری است:
بسترسازی برای مشاغل منعطف
سیاستگذاریها باید به گونهای باشند که امکان ایجاد و گسترش فرصتهای شغلی منعطف را برای زنان فراهم کنند. این شامل مشاغل پارهوقت، دورکاری و ساعات کاری قابل تنظیم است تا زنان بتوانند با در نظر گرفتن مسئولیتهای خانوادگی خود، در بازار کار نیز فعال باشند.
تقویت نظام حمایت حقوقی
لازم است نظام حقوقی و قوانین کار به گونهای اصلاح و تقویت شوند که امنیت شغلی و حمایت حقوقی از زنان در محیطهای کاری تضمین شود و با هرگونه تبعیض یا آزار و اذیت در محیط کار به شدت برخورد گردد.
فرهنگسازی و تغییر نگرشها
باید از طریق رسانهها و نهادهای آموزشی، فرهنگسازی لازم در خصوص اهمیت اشتغال زنان و توانمندیهای آنان صورت گیرد و نگرشهای سنتی و محدودکننده در این زمینه به چالش کشیده شود.
ارائه آموزشهای مهارتی
ارائه آموزشهای تخصصی و مهارتی متناسب با نیازهای روز بازار کار، به زنان کمک میکند تا آمادگی بیشتری برای ورود به مشاغل مختلف داشته باشند و بتوانند در فضای رقابتی موفق عمل کنند.
اشتغال زنان دیگر نباید صرفاً محدود به فعالیت در خانه دیده شود. برای رشد و توسعه کشور، بهرهگیری از توانمندیهای این بخش عظیم از جامعه در انواع مشاغل و حرفهها امری ضروری و اجتنابناپذیر است. نیاز به تدابیر بایسته برای بهینهسازی نرخ اشتغال زنان در کشور احساس میشود تا ایران بتواند از تمام پتانسیل انسانی خود برای ساختن آیندهای بهتر بهرهمند شود.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید