تجارگستران
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • ورزشی
  • بین الملل
  • عکس
  • اقتصادی
ما را دنبال کنید:
ایتا
گپ
بله
سروش
آپارات
تلگرام
فید
اینستاگرام

کلیه مطالب توسط خبرگزاری هفت تیر تحت مجوز بین المللی هستند.

همگرایی ذهن و ماشین: کاوش در مرزهای علوم اعصاب شناختی و واسط‌های مغز

همگرایی ذهن و ماشین: کاوش در مرزهای علوم اعصاب شناختی و واسط‌های مغز

در عصری که مرزهای میان ذهن انسان و فناوری به سرعت در حال محو شدن است، هم‌افزایی علوم اعصاب شناختی و واسط‌های مغز-ماشین (BMIs) انقلابی بی‌صدا را در درک ما از پیچیده‌ترین ساختار عالم، یعنی مغز، و توانایی ما برای تعامل با جهان پیرامون رقم زده است. این همگرایی قدرتمند، نه تنها به دانشمندان امکان می‌دهد تا با رمزگشایی فعالیت‌های عصبی، به سازوکارهای بنیادین شناخت.
تیر 5, 1403 | کد خبر : 4354 | 6 دقیقه خواندن
چاپ خبر

به گزارش خبرنگار فناوری تجارگستران ؛ در دهه‌های اخیر، شاهد همگرایی فزاینده‌ای میان دو حوزه پیشگام علم و فناوری بوده‌ایم: علوم اعصاب شناختی و واسط‌های مغز-ماشین (BMIs). علوم اعصاب شناختی به مطالعه‌ی سازوکارهای عصبی زیربنای شناخت، از جمله ادراک، توجه، حافظه، زبان و تصمیم‌گیری می‌پردازد. از سوی دیگر، واسط‌های مغز-ماشین، سیستم‌هایی هستند که به طور مستقیم فعالیت‌های مغزی را ثبت، تحلیل و به دستوراتی برای کنترل دستگاه‌های خارجی ترجمه می‌کنند و بدین ترتیب، یک مسیر ارتباطی نوین میان مغز و دنیای خارج، بدون نیاز به مسیرهای عصبی-عضلانی معمول، ایجاد می‌نمایند. این هم‌افزایی نه تنها درک ما را از عملکرد مغز عمیق‌تر کرده، بلکه افق‌های جدیدی را برای کاربردهای درمانی، توانبخشی و حتی ارتقای توانایی‌های انسانی گشوده است.

علوم اعصاب شناختی: چراغ راهی برای طراحی واسط‌های مغز-ماشین

دانش حاصل از علوم اعصاب شناختی، شالوده‌ی اصلی طراحی و توسعه‌ی واسط‌های مغز-ماشین کارآمد و قابل اعتماد است. درک چگونگی بازنمایی اطلاعات در مغز، شناسایی الگوهای فعالیت عصبی مرتبط با قصد و نیت کاربر، و فهم سازوکارهای یادگیری و انطباق‌پذیری مغز، همگی برای ساخت BMIهایی که بتوانند به طور موثر با کاربر تعامل داشته باشند، حیاتی هستند.

یکی از جنبه‌های کلیدی، رمزگشایی فعالیت‌های عصبی (Neural Decoding) است. علوم اعصاب شناختی با استفاده از روش‌های تصویربرداری عصبی مانند الکتروانسفالوگرافی (EEG)، الکتروکورتیکوگرافی (ECoG)، و تصویرسازی تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI)، به ما کمک می‌کند تا الگوهای خاص فعالیت مغزی را که با حالات ذهنی، قصد حرکت، یا پردازش اطلاعات خاص مرتبط هستند، شناسایی کنیم. برای مثال، درک اینکه کدام نواحی مغز و با چه الگوی فعالیتی در هنگام تصور حرکت دست راست درگیر می‌شوند، به طراحان BMI امکان می‌دهد تا سیگنال‌های مناسب را هدف قرار داده و الگوریتم‌های رمزگشایی دقیق‌تری برای کنترل یک بازوی رباتیک یا یک نشانگر روی صفحه کامپیوتر توسعه دهند.

درک قصد و نیت (Intention Decoding) کاربر، چالشی دیگر است که علوم اعصاب شناختی به حل آن کمک می‌کند. واسط‌های مغز-ماشین پیشرفته نه تنها باید بتوانند دستورات ساده را تشخیص دهند، بلکه باید قادر به درک اهداف پیچیده‌تر کاربر نیز باشند. مطالعات در زمینه تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی حرکتی و بازنمایی اهداف در مغز، اطلاعات ارزشمندی را برای طراحی BMIهایی که می‌توانند پیش‌بینی‌کننده و پاسخگو به نیات کاربر باشند، فراهم می‌کنند. به عنوان مثال، شناسایی سیگنال‌های پیش‌حرکتی (pre-motor signals) که قبل از اجرای واقعی یک حرکت در مغز ظاهر می‌شوند، می‌تواند به BMIها اجازه دهد تا با سرعت و دقت بیشتری عمل کنند.

علاوه بر این، یادگیری و انطباق‌پذیری (Learning and Adaptation) هم از سوی کاربر و هم از سوی سیستم BMI، برای عملکرد بهینه ضروری است. مغز انسان دارای پلاستیسیته یا انعطاف‌پذیری قابل توجهی است و می‌تواند یاد بگیرد که چگونه فعالیت‌های خود را برای کنترل بهتر یک BMI تنظیم کند. به طور متقابل، الگوریتم‌های یادگیری ماشین در BMI نیز باید بتوانند خود را با تغییرات در سیگنال‌های مغزی کاربر و همچنین با نویز و آرتیفکت‌های محیطی تطبیق دهند. علوم اعصاب شناختی با مطالعه‌ی مبانی عصبی یادگیری و پلاستیسیته، به طراحی پروتکل‌های آموزشی موثرتر برای کاربران BMI و همچنین توسعه‌ی الگوریتم‌های انطباق‌پذیرتر کمک می‌کند.

 ابزاری نوین برای کاوش در علوم اعصاب شناختی

رابطه‌ی میان علوم اعصاب شناختی و BMI یک خیابان دوطرفه است. همانطور که علوم اعصاب شناختی به پیشرفت BMIها کمک می‌کند، BMIها نیز به عنوان ابزارهای پژوهشی قدرتمند، امکان بررسی جنبه‌های مختلف شناخت و عملکرد مغز را به شیوه‌هایی که قبلاً ممکن نبود، فراهم می‌آورند.

یکی از مهم‌ترین کاربردهای پژوهشی BMIها، مطالعه پلاستیسیته عصبی (Neural Plasticity) است. هنگامی که یک فرد یاد می‌گیرد چگونه با استفاده از فعالیت مغزی خود یک دستگاه خارجی را کنترل کند، تغییرات قابل توجهی در الگوهای فعالیت و اتصالات عصبی مغز او رخ می‌دهد. BMIها به محققان اجازه می‌دهند این تغییرات را به طور دقیق و در طول زمان بررسی کرده و درک عمیق‌تری از چگونگی سازماندهی مجدد مغز در پاسخ به تجربیات جدید و یادگیری مهارت‌های تازه به دست آورند.

مطالعه تصمیم‌گیری و کنترل شناختی (Decision Making and Cognitive Control) نیز از دیگر حوزه‌هایی است که از BMIها بهره می‌برد. با طراحی پارادایم‌های تجربی که در آن شرکت‌کنندگان باید با استفاده از BMI تصمیمات مختلفی بگیرند یا وظایف شناختی خاصی را انجام دهند، محققان می‌توانند فعالیت‌های عصبی مرتبط با این فرآیندها را با دقت زمانی و مکانی بالا بررسی کنند. این امر به ویژه در مطالعه‌ی بیمارانی که قادر به برقراری ارتباط کلامی یا حرکتی نیستند، بسیار ارزشمند است.

علاوه بر این، BMIها امکان بررسی مستقیم بازنمایی‌های عصبی حرکت و حواس (Neural Representations of Movement and Sensation) را فراهم می‌کنند. برای مثال، در BMIهای حرکتی، می‌توان چگونگی کدگذاری پارامترهای مختلف حرکت (مانند جهت، سرعت و نیرو) را در فعالیت نورون‌های قشر حرکتی مطالعه کرد. در BMIهایی که بازخورد حسی را به مغز بازمی‌گردانند (مثلاً از طریق تحریک قشر حسی-پیکری)، می‌توان چگونگی پردازش و درک این اطلاعات حسی مصنوعی توسط مغز را بررسی نمود.

کاربردهای کنونی و چشم‌انداز آینده

همگرایی علوم اعصاب شناختی و واسط‌های مغز-ماشین منجر به توسعه‌ی طیف وسیعی از کاربردها، به ویژه در حوزه‌ی پزشکی و توانبخشی شده است. از مهم‌ترین این کاربردها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ارتباط و کنترل برای افراد دچار معلولیت شدید: BMIها به افرادی که به دلیل بیماری‌هایی مانند اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)، آسیب نخاعی یا سکته مغزی، توانایی حرکت و گفتار خود را از دست داده‌اند، امکان می‌دهند تا با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کرده و دستگاه‌های کمکی مانند ویلچر یا کامپیوتر را کنترل کنند.
توانبخشی عصبی (Neurorehabilitation): BMIها می‌توانند در فرآیند توانبخشی بیماران پس از سکته مغزی یا آسیب‌های مغزی دیگر، نقش موثری ایفا کنند. با ایجاد یک حلقه بازخورد مستقیم میان قصد حرکت بیمار و حرکت واقعی یک عضو رباتیک یا نمایش بصری، می‌توان به تحریک پلاستیسیته عصبی و بازیابی عملکردهای حرکتی کمک کرد.
پروتزهای عصبی (Neuroprosthetics): توسعه‌ی اندام‌های مصنوعی پیشرفته که مستقیماً توسط سیگنال‌های مغزی کنترل می‌شوند و حتی قادر به ارائه‌ی بازخورد حسی به کاربر هستند، یکی از هیجان‌انگیزترین زمینه‌های کاربرد BMI است.
تشخیص و درمان اختلالات عصبی و روانی: از BMIها می‌توان برای شناسایی الگوهای فعالیت مغزی غیرطبیعی مرتبط با اختلالاتی مانند صرع، افسردگی یا اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی (ADHD) و همچنین برای توسعه‌ی روش‌های درمانی جدید مبتنی بر نوروفیدبک استفاده کرد.
با پیشرفت‌های روزافزون در فناوری‌های ثبت سیگنال مغزی، الگوریتم‌های یادگیری ماشین و درک ما از علوم اعصاب شناختی، انتظار می‌رود که در آینده شاهد توسعه‌ی BMIهای پیچیده‌تر، غیرتهاجمی‌تر و با کارایی بالاتر باشیم. این پیشرفت‌ها می‌توانند منجر به کاربردهای گسترده‌تری در حوزه‌هایی مانند آموزش، بازی‌های کامپیوتری، کنترل سیستم‌های پیچیده و حتی ارتقای توانایی‌های شناختی انسان‌های سالم شوند.

چالش‌ها و ملاحظات اخلاقی

علیرغم پتانسیل عظیم، توسعه و کاربرد واسط‌های مغز-ماشین با چالش‌های فنی و ملاحظات اخلاقی مهمی نیز همراه است. از منظر فنی، بهبود نسبت سیگنال به نویز، افزایش پایداری و طول عمر الکترودهای کاشته‌شده، توسعه‌ی الگوریتم‌های رمزگشایی قوی‌تر و سریع‌تر، و کاهش نیاز به کالیبراسیون مکرر سیستم، از جمله چالش‌های پیش رو هستند.

از دیدگاه اخلاقی، مسائلی مانند حریم خصوصی داده‌های مغزی، امنیت سیستم در برابر حملات مخرب، مسئولیت‌پذیری در قبال اعمال انجام‌شده از طریق BMI، امکان سوءاستفاده از این فناوری برای کنترل ذهن یا ایجاد نابرابری‌های اجتماعی، و تأثیرات احتمالی بر هویت و عاملیت فرد، نیازمند بحث و بررسی دقیق و تدوین چارچوب‌های قانونی و اخلاقی مناسب هستند. اطمینان از رضایت آگاهانه کاربران، به ویژه در مورد BMIهای تهاجمی، و توزیع عادلانه‌ی این فناوری، از دیگر دغدغه‌های مهم در این زمینه محسوب می‌شوند.

نتیجه‌گیری

همگرایی علوم اعصاب شناختی و واسط‌های مغز-ماشین، یک حوزه‌ی پژوهشی و فناورانه پویا و چند رشته‌ای است که پتانسیل دگرگونی در درک ما از مغز و تعامل انسان با فناوری را دارد. با تداوم پژوهش‌ها و نوآوری‌ها در هر دو حوزه، می‌توان انتظار داشت که در آینده شاهد پیشرفت‌های چشمگیری باشیم که نه تنها کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت را بهبود می‌بخشد، بلکه دریچه‌ای نو به سوی فهم عمیق‌تر اسرار ذهن انسان و ارتقای قابلیت‌های او می‌گشاید. با این حال، همراه با این پیشرفت‌ها، توجه جدی به چالش‌های فنی و ملاحظات اخلاقی برای تضمین استفاده مسئولانه و مفید از این فناوری قدرتمند، امری ضروری است.

هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمامی حقوق محفوظ است!

دی تمز

  • صفحه نخست
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • بین الملل
  • ورزشی
  • اینفوگرافیک
  • شهروند خبرنگار
  • تماس با ما
  • درباره ما